10 روش طبيعي درمان افسردگي

روانشناسي كاربردي

10 روش طبيعي درمان افسردگي

۹ بازديد

Ø¯Ø±ÙØ§Ù Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯Ù,Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯Ù ÙØµÙÙ,بÙÙØ§Ø± Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ùâ

به ماه‌هاي سرد سال رسيده‌ايم، به زماني كه تعداد زيادي از افراد دچار بي‌حوصلگي و افسردگي فصلي مي‌شوند و ديگر خودشان را نمي‌شناسند.

 

مطب روانشناس‌ها و روانپزشك‌ها پر مي‌شود از بيماران بي‌حالي كه از زندگي‌شان شكايت دارند و علاقه‌اي به انجام دادن كارهايشان ندارند. به جاي آنكه ابتدا دست به كار نوشتن قرص‌هاي متعدد شويد، اين 10 كاري كه مي‌توان براي درمان افسردگي انجام داد، بخوانيد. چه بسا بتوانيد بدون درمان دارويي به بيماران خود كمك كنيد.

 

1. برنامه ثابت بچينيد: زماني كه فردي به شما مراجعه مي‌كند و از غم و ناراحتي مي‌نالد، پيش از آنكه دست به نوشتن نسخه بزنيد، حواستان باشد كه او نياز به برنامه‌اي ثابت براي زندگي‌اش دارد. دكتر ايان كوك كه روان‌پزشكي در موسسه تحقيقاتي افسردگي در دانشگاه يو‌سي‌ال‌اي است درباره اين موقعيت مي‌گويد:« ابتدا برنامه‌اش را از نظر مي‌گذرانم چون بعضي‌وقت‌ها فقط كافيست برنامه‌اي ثابت براي زندگي افراد بچيني و از افسردگي نجاتشان دهي.» در اين مواقع موثرترين عنصر زمان است كه بايد بدون فكر و خيال بگذرد. به همين خاطر برنامه‌اي كه بتواند به صورت مقطعي به زندگي بيمار نظم دارد و كاري كند كه روزهايش يكي پس از ديگري سپري شوند، در مدت زماني مشخص به او كمك مي‌كند تا دوباره روي پا شود.

 

2. تعيين هدف: وقتي كه بيمار افسرده‌اي به شما مراجعه مي‌كند، بيشترين تصوري كه دارد؛ ناتواني در رسيدن به خواسته‌ها و اهدافش است. حسي كه باعث مي‌شود احساس بد بيشتري داشته باشد. براي گذر از اين موقعيت به او كمك كنيد تا هدف‌هاي كوتاه‌مدت و روزانه‌اي براي خود تعيين كند و خودش را با آنها بشناسد. دكتر كوك مي‌گويد:« ما از مراجعان مي‌خواهيم تا در آغاز قدم‌هاي خيلي كوچكي بردارند. هدف‌هاي كوچكي كه مطمئن هستند در آنها به موفقيت مي‌رسند. مثلا به آنها مي‌گوييم تا ظرف‌هاي كثيف خانه‌شان را به صورت روزانه بشويند.» همانطور كه به او كمك مي‌كنيم هدف‌هاي كوچكي داشته باشد، او را به سمت هدف‌هاي مهم‌تر و بزرگ‌تر سوق مي‌دهيم.

 

3. ورزش كردن: اجازه بدهيد اندورفين كار خودش را انجام دهد. ممكن است سود بلندمدتي نيز عايد بيمار شما شود. دكتر كوك مي‌گويد:« هيچ‌وقت فراموش نكنيد كه ورزش روزانه مغز را تقويت مي‌كند، تا نگاهي مثبت‌انديش به اتفاق‌ها و وقايع داشته باشد.» اما در آن لحظه مراقب باشيد كه بيماران شما ممكن است به صورتي ديوانه‌وار به ورزش بپردازند و فكر مي‌كنند بايد تبديل به قهرمان دوي ماراتن شوند. به آنها يادآوري كنيد كه همان ساعت‌هاي كوتاه پياده‌روي در طول هفته براي آنها مفيد است.

 

4. سالم بخوريد: يكي از دلايل ثابتي كه باعث مي‌شود تا افراد نسبت به بيماري خود آگاه شوند، غذاخوردن عصبي و اضافه‌وزن ناشي از آن است. شما مي‌دانيد كه هيچ رژيم غذايي معجزه‌آسايي براي درمان افسردگي وجود ندارد، اما بيمار شما چنين علمي ندارد. خوب است اگر او را تشويق كنيد تا مراقب غذا خوردنش باشد و جلوي غذاخوردن عصبي را بگيرد. يادتان باشد كه طبق تازه‌ترين تحقيقات، شواهدي وجود دارد كه غذاهاي با امگا 3 فراوان، شبيه به ماهي سالمون (ماهي آزاد) يا تون، و غذاهايي با اسيد فوليك، شبيه به اسفناج يا آووكادو، به كاهش افسردگي كمك مي‌كنند.

 

5. خواب كافي: خواب كم يكي از چرخه‌هاي معيوب در افسردگي است، و سئوالي كه شما بايد در همان ابتدا از بيمار بپرسيد. كم شدن فرصت خواب باعث مي‌شود تا بيمار دچار افسردگي بيشتري شود. از بيمار بخواهيد تا داستان يك روز زندگي‌اش را براي شما تعريف كند. در همان مرحله اول به او پيشنهاد بدهيد تا تغييري در سبك‌زندگي روزمره‌اش ايجاد كند. در ساعت معيني به رختخواب برود و در ساعت معيني از رختخواب بيرون بيايد. از او بخواهيد در طول روز چرت نزند. به او بگوييد؛ تمام عواملي كه ذهنش را مغشوش مي‌كنند، از رختخوابش بيرون بياورد. نه كامپيوتر آنجا باشد، نه تلويزيون و نه تلفن همراه.

 

6. مسئوليت‌گريزي: زماني كه يك بيمار به شما مراجعه مي‌كند، ممكن است به سادگي براي شما توضيح دهد؛ مي‌خواهم مسئوليت‌هايم را در خانه و در محيط‌كار كم كنم. اين تصميم معمولا از سوي خانواده و دوستان و آشنايان فرد تقويت مي‌شود كه ما پزشكان اسمش را دوستي خاله خرسه مي‌گذاريم. مراقبت باشيد كه آنها دست به چنين كاري نزنند. باقي ماندن در فعاليت‌هاي ثابت و مسئوليت‌هاي روزانه مي‌تواند شبيه به طبيعي‌ترين درمان افسردگي عمل كند. اين فعاليت‌هاي ثابت به افراد كمك مي‌كند تا احساس خوشايندي از به انجام رساندن كارهايشان داشته باشند.

 

7. مقابله با افكار منفي: بخش مهمي از مقابله با افسردگي در مغز اتفاق مي‌افتد و مبارزه جانانه‌اي كه ميان افكار منفي با ذهن در جريان است. بهتر است راهي پيدا كنيد تا به چرخه اصلي ذهن بيمار نزديك شويد، و آن چرخ‌دنده‌ها را دستكاري كنيد. با اضافه كردن منطق به تفكر بيمار مي‌توانيد از راه درمان طبيعي وارد شويد. به او كمك كنيد تا تمرين ذهن مثبت را انجام دهد. مغز او نياز دارد تا هرچه سريع‌تر راه نجاتي براي خودش پيدا كند. شما نيز به او كمك كنيد.

 

8. بيماران بي‌نسخه: يكي از خطرهايي كه بيماران شما را تهديد مي‌كند و كمتر به آن توجه مي‌شود، استفاده از داروها بدون تجويز پزشك است. بهتر است از همان ابتدا وضعيت خود و بيمارتان را مشخص كنيد، و به صورتي صريح از او در اين باره بپرسيد. دكتر كوك مي‌گويد:« از او بپرسيد چه غذاهايي مي‌خورد و چه داروهايي مصرف مي‌كند و جلوي دردسرهاي آينده‌تان را بگيريد.»

 

9. كارهاي تازه: مغز شما به عنوان پزشك بايد سرشار از ايده‌هاي تازه براي گذران زمان باشد. كسي كه به سراغ شما مي‌آيد، گاهي اوقات انگيزه‌اي براي رفتن به موزه ندارد، انگيزه‌اي براي رفتن به سينما ندارد و هيچ گزينه‌اي به ذهنش نمي‌رسد تا فعاليت‌ تازه‌اي انجام دهد. وظيفه شماست كه راهكارهاي تازه‌اي به او نشان دهيد و براي مثال به او پيشنهاد كنيد تا كتابش را بردارد و به پارك برود و روي نيمكت پارك شروع به خواندن كتاب كند. به او پيشنهاد بدهيد كلاس زبان برود. اگر بيمار شما نسبت به اين كار واكنش منفي نشان داد، به صورتي صادقانه با او برخورد كنيد و دليل اصلي را به او بگوييد. دكتر كوك مي‌گويد:« وقتي كه ما خودمان را مجبور مي‌كنيم تا كارهاي متفاوت انجام دهيم، در مغز ما فعل و انفعالات شيميايي اتفاق مي‌افتد. وقتي وضعيت هميشگي را تغيير مي‌دهي، سطح دوپامين موجود در مغز تغيير مي‌كند كه منجر به احساس لذت و آموزش توامان مي‌شود.»

 

10. شاد باشيد: فراموش نكنيد كسي كه به سراغ شما مي‌آيد از افسردگي رنج مي‌برد و شاد بودن را فراموش كرده است. به نظر او هيچ‌چيز در دنيا ارزش خوش‌آمدن ندارد. به او كمك كنيد تا احساس سرزندگي‌اش را با استفاده از فعاليت‌هاي مفرح به دست آورد. در اين موقعيت مجبور نيستيد از كارهاي خوشايندي كه به خودتان احساس خوبي مي‌دهد، استفاده كنيد. همين اندازه كه به او بگوييد به كارهايي بپردازد كه پيش از اين مي‌پرداخته و از آنها لذت مي‌برده است، كفايت مي‌كند.

 

منبع: بيتوته

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.