روانشناس

روانشناسي كاربردي

چه زماني بايد به روانپزشك يا روانشناس مراجعه كنيم؟

۶۰ بازديد

درمان مشكلات رواني

درمان مشكلات رواني مانند مشكلات جسمي به سرعت انجام نمي‌گيرد و اين فرايند بسيار زمان‌بر است

 

درمان مشكلات رواني مانند مشكلات جسمي به سرعت و سهولت انجام نمي‌گيرد و اين فرايند بسيار زمان‌بر و نفس‌گير است. فردي كه طي ساليان متمادي عادات بد و رفتارهاي نادرست را با خود حمل كرده و با آنها زندگي كرده است وقتي بخواهد به يكباره همه اين عادات را ترك كند با مشكل مواجه مي‌شود. در كنار اين نمي‌توان انتظار داشت درمان درباره افرادي كه مبتلا به افسردگي حاد يا حالات نزديك به جنون هستند به‌طور كامل و محسوس صورت پذيرد.

با وجود اين، درباره بسياري از اين بيماري‌ها ضرورت مداخله روانشناس يا روانپزشك و كمك گرفتن از او به‌شدت احساس مي‌شود، چنانكه اگر اين مداخله در زمان مشخص و با روش درست و علمي صورت نگيرد و بيماري درمان نشود نه تنها بيماري در وجود فرد برطرف نمي‌شود، بلكه رشد كرده و به بيماري‌هاي رواني حاد تبديل مي‌شود. با بيرشك روانشناس و استاد دانشگاه درباره زمان مراجعه به روانشناس يا روانپزشك و تفاوت اين دو به گفت‌وگو نشستيم.

افراد دقيقا چه زماني بايد به روانپزشك يا روانشناس مراجعه كنند؟
در كشورهاي پيشرفته مراجعه به روانشناس و روانپزشك امري ضروري و بديهي است و همه افراد به آن علاقه داشته و تقريبا هر كسي براي امور مختلف زندگي خود حداقل سالي يك‌بار براي مشاوره به دكتر روانشناس مراجعه مي‌كند. در كشورهاي پيشرفته افراد براي تصميمات مهم زندگي مانند تصميم ازدواج يا مهاجرت و يا انتخاب شغل حتما به مشاور مراجعه مي‌كنند و اين كار يك امر بديهي تلقي مي‌شود. بر اين اساس نمي‌توان گفت زمان دقيق مراجعه به روانشناس و يا روانپزشك درباره مشكلات و مسائل روحي و رواني دقيقا چه زماني است، زيرا درباره افراد مدرن و امروزي اين مراجعه هر زماني و با هر بهانه‌اي مي‌تواند باشد.

به‌طور كلي بايد گفت مشاوره گرفتن و مراجعه به روانپزشك اقدامي مفيد و مثبت است كه در بدبينانه‌ترين حالت اگر فايده‌اي براي فرد نداشته باشد ضرري هم ندارد و حتي توصيه مي‌شود همه افراد هرساله علاوه‌بر چكاب جسمي، چكاب رواني نيز شوند تا با رجوع به يك روانشناس و يا روانپزشك بتوانند از وضعيت رواني خود مطلع شوند. مشكلات رواني هم مانند مشكلات جسمي اگر درمان نشده و به حال خود رها شوند عود كرده و به وضعيت وخيم‌تري مي‌رسند. افرادي كه بيماري‌هاي رواني حاد مانند انواع پرخاشگري‌ها يا جنون‌هاي رفتاري دارند يك دفعه و به صورت ناگهاني به اين اختلالات مبتلا نشده‌اند. اين افراد با ابتلا به بيماري‌هاي رواني كوچك مانند پرخاشگري‌هاي مقطعي يا افسردگي‌هاي فصلي و درمان نشدن اين اختلالات به مرور زمان دچار اين اختلالات حاد مي‌شوند كه گاه درماني براي آن وجود ندارد.

درباره بيماري‌هاي رواني مانند افسردگي، وسواس يا پرخاشگري آيا هر نوع تغيير حالت يا تغيير رفتاري نيازمند مراجعه به پزشك است؟
درباره هر تغيير حالتي نيازي به مراجعه به پزشك نيست، زيرا مولفه‌هاي مختلفي بر رفتارها و خلقيات افراد در طول روز تاثير مي‌گذارد كه حتي درباره افرادي كه به پختگي شخصيت رسيده‌اند نيز اين اتفاق مي‌افتد. با وجود اين، اگر احساس كنيم چند روزي است كه خلق افسرده مان اذيتمان مي‌كند يا افكارمان باعث افسردگي و تاثير بر عملكردمان مي‌شود بهتر است به يك متخصص در اين زمينه مراجعه كنيم. در بسياري از مواقع نيازمند مداخله دارويي نيستيم و مشاور مي‌تواند با صحبت كردن مشكل را برطرف كند، در حالي كه درباره بسياري از مشكلات رواني تركيبي از مشاوره و دارو مي‌تواند موثر واقع شود.

 

چكاب رواني 

 

توصيه مي‌شود همه افراد هرساله علاوه‌ بر چكاب جسمي، چكاب رواني نيز بشوند

 

درباره كدام مشكلات رواني فرد بايد حتما به روانپزشك مراجعه كند و اگر به حال خودش رها شود تبعات بدي به همراه دارد؟
وقتي رفتارهاي فرد با نرم عادي و آن چيزي كه در جامعه رايج است و همه از آن تبعيت مي‌كنند تفاوت داشته باشد تقريبا همه متوجه اين تفاوت‌ها مي‌شوند. براي مثال فردي كه افسردگي يا پرخاشگري بي حد و مرز دارد و نمي‌تواند رفتارش را كنترل كند براي هر كسي كه در اطرافش وجود دارد رفتارهايش خطرناك است. در كنار اين وقتي خود فرد احساس كند خلق افسرده او برايش مشكل‌ساز است و افكاري در ذهنش وجود دارد كه به‌شدت منفي و خطرناك است اين فرد بايد خودش به سرعت به پزشك مراجعه كند. به‌طور كلي بايد گفت هرقدر زودتر براي درمان مشكل رواني مراجعه كند و بيماري فرد زودتر تشخيص داده شود به همان نسبت بيماري زودتر درمان مي‌شود و درباره برخي بيماري‌هاي رواني اگر فردي دير مراجعه كند بيماري تبعات بد و طولاني مدتي بر جاي مي‌گذارد كه گاهي اين تبعات قابل درمان نيست. كمك‌هايي كه يك متخصص به حل مشكلات رواني مي‌كند بسيار درست و اصولي است و او مي‌تواند به خوبي فرد بيمار را راهنمايي كند كه به چه كسي مراجعه كند و چه خدماتي دريافت كند. افرادي هم وجود دارند كه احساس مي‌كنند در زندگي‌شان مهارت‌هاي لازم ارتباطي ندارند و نمي‌توانند در روابط خود موفقيت‌آميز ظاهر شوند و همچنين افرادي كه تجربيات منفي زيادي از گذشته دارند و نمي‌توانند با يادآوري آنها به زندگي عادي بپردازند و نياز دارند كه با مداخله يك روانپزشك اين مشكلات را برطرف كنند.

بين روانشناس و روانپزشك چه تفاوت‌هايي وجود دارد؟ آيا فردي كه مشكلات روحي دارد بايد بين اين دو انتخاب كند يا تفاوتي ندارد كه براي هر مشكل رواني به كدام‌يك مراجعه كند؟
نخستين تفاوت در روش كار روانشناسان و روانپزشكان در اين است كه روانشناسان روي فايل‌هاي ذهن افراد تاثير گذاشته و طرح‌واره وجودي آدم‌ها را تغيير مي‌دهند، اين در حالي است كه روانپزشكي راه دارودرماني را پيش گرفته و به روي شيمي خون و مغز اثر مي‌گذارد. تفاوت روانپزشك با روانشناس در اين است كه روانپزشك پزشكي است كه بعد از اتمام دوره پزشكي عمومي تخصص خود را در زمينه مسائل رواني گرفته است. كار روانپزشكان بيشتر تشخيص است و درماني كه توسط اين افراد صورت مي‌گيرد مبتني بر درمان‌ دارويي است. روانشناسان باليني بدون استفاده از دارو و درمان شيميايي با تشخيص انواع اختلالات رواني به فرد كمك مي‌كنند مشكل خود را برطرف كند.

اين درمان بدون دارو عموما از طريق مشاوره روانشناسي و تمرين مهارت‌هاي گوناگون در موقعيت‌هاي مختلف زندگي صورت مي‌گيرد. براي اينكه فردي بداند براي مشكلات مختلف رواني خود به كدام‌يك از اين دو بايد مراجعه كند، تشخيص اين امر اصولا بر عهده فرد نيست و در نخستين مراجعه‌اي كه فرد به هريك از اين دو مي‌كند خود آن روانپزشك يا مشاور تشخيص مي‌دهد كه مشكل فرد مورد نظر مربوط به كدام‌يك از اين دو حيطه بوده و با چه روشي صورت مي‌گيرد. در صورتي كه درمان او نيازمند مداخله دارويي باشد خود روانشناس يا مشاور، فرد را به روانپزشك ارجاع مي‌دهد در حالي كه اگر فردي كه بيمار به او مراجعه كرده روانپزشك باشد و مشكل فرد نيازي به دارو نداشته و بيشتر مبتني بر گفت‌وگو درماني باشد اين پزشك فرد بيمار را به مشاور ارجاع مي‌دهد تا مراحل درمان او به شكل بهتري انجام شود.

براي دانستن تفاوت روانشناس و روانپزشك بايد بدانيم يك روانپزشك پيش از هر كاري يك پزشك بوده و كار او تجويز دارو است، لازم به ذكر است كه روش دارو درماني به تنهايي اثربخش نبوده و اين دو شاخه مكمل هم هستند. اگر بيماران مراجعه‌كننده به روانشناسان قادر به تغيير رفتار و نگرش خود نباشند، در اين وضعيت به روانپزشك ارجاع داده مي‌شوند و براي رسيدن به ثبات راه دارو درماني روي آنها انجام مي‌گيرد. افراد در صورت داشتن مشكل در زمينه‌هاي تعليم و تربيت، شيوه‌هاي صحيح تفكر و رفتار، افسردگي، رفع احساسات بد و منفي و... به روانشناس مــــراجعـــه مي‌كنند. 

تفاوت روانشاس و روانپزشك

۶۰ بازديد

يك متخصص روانشناسي ضمن تشريح وظايف و عملكرد متخصصان مختلف حيطه رواني گفت: در حال حاضر متخصصان زيادي همچون مشاور، روانشناس، روانپزشك يا متخصص مغز و اعصاب در حيطه روان انسان‌ها فعاليت مي‌كنند و همين موضوع موجب سردرگمي نيازمندان به خدمات روانشناسي و مشاوره در كشور شده است.

گوهريسنا انزاني در گفت وگو با ايسنا اظهاركرد: امروزه همزمان با رشد و پيشرفت دنيا، تغييرات زيادي در حال اتفاق افتادن است؛ تغييراتي كه زمينه‌ساز تفاوت ميان والدين و فرزندان و از سويي ديگر موجب افزايش مشكلات فردي و اجتماعي، آسيب‌هاي روحي و رواني شده است كه اگر متوقف نشوند جامعه را دچار آسيب‌هاي اجتماعي مانند طلاق، خودكشي، اعتياد، ترك تحصيل و ... اشتباه مي‌كنند.

وي با بيان اينكه در جامعه امروزي مشاوره از اهميت بالايي برخوردار است، گفت: با تخصصي شدن تمامي علوم نياز به مشاوره و روانشناسي در كشور افزايش يافته است.

به گفته دكتر انزاني با پيشرفت جامعه برچسب زني به كساني كه از خدمات مشاوره اي استفاده مي‌كنند كاهش پيدا كرده است و ديگر جامعه افرادي را كه به مشاور يا روانشناس مراجعه مي‌كنند را «ديوانه» خطاب نمي‌كند. اين ديدگاه باعث شده است تا افراد بيشتري براي پيشگيري يا رفع مسائل زندگي خود با سهولت بيشتري از خدمات روانشناسي و مشاوره بهره‌مند شوند.

اين متخصص روانشناسي با بيان اينكه روانشناسان يا روانپزشكان بدون قضاوت و بدون درگير كردن احساسشان مي‌توانند راهكارهاي منطقي و مناسبي را به مراجعان خود ارائه كنند، تاكيد كرد: با توجه به شرايط كنوني جامعه، به نظر مي‌رسد نيازمندان به متخصصان روانشناسي اغلب اوقات در اين سردرگمي كه در چه حيطه‌اي بايد از چه متخصصي خدمات رواني دريافت كنند به سر مي‌برند زيرا متخصصان زيادي همچون مشاور، روانشناس، روانپزشك يا متخصص مغز و اعصاب در حيطه روان انسان‌ها فعاليت مي‌كنند به همين دليل بايد بتوان تعريف دقيقي از كاركرد هر رشته داشت تا در صورت بروز بحران، افراد آگاه باشند كه بايد از چه متخصصي كمك بگيرند.

انزاني افزود: بخشي از جامعه نوع تخصص متخصص مغز و اعصاب با متخصص اعصاب و روان و روانشناس را با مشاور اشتباه مي‌گيرند اين درحاليست كه متخصص مغز و اعصاب در زمينه بيماري‌هاي مغز و اعصاب بر سيستم مركزي اعصاب و اعصاب محيطي تخصص دارد و بيمار در صورت بروز مشكلاتي مانند سردرد، اختلالات خواب، مشكلات عروقي، مغزي، ام اس، صرع، پاركينسون يا سكته بايد به او مراجعه كند.

وي در ادامه گفت: از آنجايي كه متخصص مغز و اعصاب با متخصص اعصاب و روان به كرات اشتباه گرفته مي‌شود، بايد توجه كرد كه متخصص اعصاب و روان يا روان پزشك در تشخيص، ارزيابي، درمان و پيشگيري اختلالات رفتاري، عاطفي و ذهني تخصص دارد. او تنها كسي است كه مي‌تواند دارودرماني انجام دهد و در صورت نياز بستري فرد در بيمارستان روانپزشكي، هماهنگي‌هاي لازم را انجام دهد و گاهي از شوك درماني يا ساير درمانهاي روانپزشكي كمك مي‌گيرد. در واقع متخصص اعصاب و روان روانپزشكي است كه دوره عمومي پزشكي را گذرانده سپس تخصص در زمينه روانپزشكي را كسب كرده است و براي اختلالاتي همچون افسردگي، اضطراب، اختلال دوقطبي، اسكيزوفرني، وسواس و... راهكارهاي مناسب را ارائه مي‌دهد اين درحاليست كه روانشناسي علم مطالعه ذهني و كاركرد ذهني احساسات، هيجانات، انگيزش و رفتار انسان است.

انزاني تاكيد كرد: روانشناسان در مورد هر مسئله‌اي از منبع علمي و پژوهشي استفاده مي‌كنند. در واقع تغيير رفتار، رشد و درمان فرايندي مداوم، مستمر و طولاني مدت است كه بايد با تلاش خود فرد براي توانگري و خودسازي دائم انجام شود. تكنيك‌هاي روانشناسان بر پايه علم و پژوهش است و طي گذر زمان با مطالعه و انجام تمرينات مربوطه شايد بتوانند مشكلات و مسائل پيش آمده را كاهش دهند.

اين روانشناس در ادامه به تشريح تفاوت‌هاي روانشناس و مشاور پرداخت و گفت: مشاور از فنون علوم روانشناسي براي كمك به افراد در زمان تصميم‌گيري در مراحل متفاوت زندگي بهره مي‌گيرد اما درمان اختلالات مانند اضطراب، افسردگي و.. را انجام نمي‌دهد. معمولا مراجعاني كه به مشاور مراجعه مي‌كنند مشكل حاد و جدي ندارند و نيازمند دريافت راهنمايي براي مشكلات خود هستند اما روانشناسان مشكلات جدي‌تر را بررسي مي‌كنند و به گروههاي متفاوتي تقسيم مي‌شوند.

 انزاني اضافه كرد: روانشناس عمومي، شناخت مسائل روانشناسي و علل رفتار انسان را مد نظر دارد و در امر آموزش و پرورش شناخت كودكان عادي و استثنايي، مسائل رواني و اجتماعي، استرس و مشكلات مالي فعاليت مي‌كند. روانشناس مي‌تواند در حوزه خانواده (ساختار و فرآيند تحول خانواده، شناسايي علل ناهنجار زوجين، تكنيك حل مشكلات و...)، تربيتي (يادگيري، تربيت معلم، شناخت مشكلات دانش آموزان عقب مانده و تيزهوش و...)، صنعتي و سازماني (مطالعه علمي رابطه بين دنياي انسان و كار، مشاوره به مديران و كاركنان و...) فعاليت كند.

به گفته وي در روانشناسي باليني، روانشناس به شناخت ناهنجاريهاي رفتار انسان، ناتواني‌هاي شناختي احساسي، رفتاري، تغيير و درمان ناهنجاري‌ها، راه‌هاي پيشگيري از آن مي‌پردازد. اين گروه خدمات باليني انجام مي‌دهند، پژوهش مي‌كنند، آموزش‌هايشان پيشرفته‌تر است، در مراكز توانبخشي و پيشگيري فعاليت مي‌كنند، كارگاه‌هاي آموزشي تخصصي برگزار مي‌كنند و مي‌توانند در حيطه روانشناسي باليني، كودك و نوجوان، اختلالات را تشخيص دهند. همچنين در روان درماني چگونگي احساس و رفتار هر فرد  بررسي مي‌شود. هدف از اين كار تغيير در افكار، احساس، رفتار و تغيير در نگرش هر فرد است. حال آنكه در روانكاوي با يافتن ريشه مشكل و تمركز بر مشكلات  كودكي هدف رفع مشكلات و مسائل اساسي است. در گروه روان‌سنجي نيز ارزيابي، ارزشيابي، سنجش و اندازه گيري صفات، ويژگي شخصيتي انساني با ابزار مختلف مانند تست يا آزمون‌هاي رواني انجام مي‌شود.

انزاني با بيان اينكه در تيم روانشناسي، روانشناسان متفاوت باليني، عمومي، تربيتي، روان‌سنج، روانپزشك و مشاور فعاليت مي‌كنند، گفت: بايد توجه كرد كه افرادي كه به عنوان مشاور، روان شناس و روانپزشك فعاليت مي‌كنند بايد داراي مجوز سازمان نظام روانشناسي و مشاوره كشور باشند زيرا با توجه به افزايش روانشناسان زرد كه خدمات آن‌ها به جامعه اثر كوتاه‌مدت مثبتي دارد اما به مرور زمان اثرات جبران ناپذيري را بر افراد ايجاد مي‌كنند، توجه به اين نكته ضروري است كه روانشناسان حقيقي بايد حداقل در مقطع كارشناسي ارشد يا دكترا داراي مدرك علمي باشند.

 

در صورت نياز به مشاوره روانشناسي بهتر است ابتدا ويژگي هاي يك دكتر روانشناس خوب را بدانيد. در سايت دكتر بهشتيان مقاله اي در اين زمينه وجود دارد كه توصيه مي كنم اين مقاله را مطالعه كنيد.