اين اختلافات زناشويي به طلاق مي‌انجامد

۳ بازديد

آيا مي‌دانيد مشاجره‌ها و اختلاف‌هاي زناشويي‌تان چه زماني به مرز خطرناك مي‌رسند؟ با ما همراه باشيد تا به شما بگوييم علائم اينكه زندگي مشترك‌تان در معرض خطر است چيست، تا با آگاه بودن نسبت به آن‌ها شايد بتوانيد پيش از اينكه خيلي دير شود چاره‌اي بينديشيد.

اختلافات زناشويي كه زنگ خطر طلاق را به صدا درمي‌آورند

آشكارا به همسرتان بي‌احترامي مي‌كنيد

شايد با غرولند‌هاي معمولي شروع شود مثلا: «چرا ظرف‌ها را نشستي؟»، اما كم كم تبديل به انتقاد و سرزنش‌هاي جدي‌تر مي‌شوند، مثلا: «تو هيچ وقت در كار‌هاي خانه به من كمك نمي‌كند» يا «تو آدم تنبلي هستي». اين موارد چيز‌هايي هستند كه شخصيت طرف مقابل را مستقيما هدف و به باد انتقاد مي‌گيرند: «تو خودخواهي»، «تو حسودي»، «تو بي‌ملاحظه‌اي» و ....

البته اين اتفاقي نيست كه يك شبه بيفتد، اما تدريجا مي‌تواند ريشه‌هاي ارتباط تان را سست و سست‌تر كند. كارشناسان مي‌گويند بحث و جدل‌ها هرگز نبايد با «تو» شروع شوند. استفاده از جملاتي كه مستقيما طرف مقابل را هدف مي‌گيرند، با قضاوت و سرزنش همراهند و تنها واكنشي كه با اين بيان دريافت خواهيد كرد، هجوم طرف مقابل‌تان در دفاع از خودش خواهد بود. بي‌احترامي، پيش رونده است و كم كم به جايي مي‌رسد كه هيچكس آن ديگري را نمي‌بيند و نمي‌شنود. شما و همسرتان در اندوه و نارضايتي مزمني غرق خواهيد شد كه مشكلات حل نشده نيز هر روز بيشتر و عميق‌تر مي‌شوند. اين‌ها علائم يك رابطه‌ي سمي‌اند.

در مشاجره‌هاي‌تان اصرار داريد كه حق با شماست

براي همه سخت است كه اعتراف كنند اشتباه كرده‌اند، اما در رابطه‌ي زناشويي، بايد اين كار را بكنيد. هيچكس نمي‌تواند ادعا كند كه هميشه صد در صد حق با اوست. پس به جاي اينكه به دنبال گناهكار و بيگناه بگرديد، به دنبال راه حل باشيد. اگر سر موضوع كوچك و بي‌اهميتي با همسرتان اختلاف داريد، به نفع هر دوي شماست كه بيخيال آن شويد.

البته بديهي است كه موضوعات و مشكلاتي كه براي‌تان مهم‌اند نياز به بحث و گفتگو دارند، اما بايد به شيوه‌اي عاقلانه و منصفانه بحث كنيد. براي گفتگوهاي‌تان در فرصت مناسبي وقت بگذاريد، صداي‌تان را بالا نبريد و از كلمات زشت و نادرست استفاده نكنيد. اگر احساس‌تان در مشاجره‌ها اين باشد كه هميشه حق با شماست، كلام‌تان صد در صد تحت تاثير طرز فكرتان قرار خواهد گرفت. اگر فراموش كنيد كه شما و همسرتان در يك تيم هستيد، نه در مقابل هم، چيز‌هايي خواهيد گفت و شنيد كه آزارتان مي‌دهد و شرايط را بدتر هم مي‌كند. رنجش‌ها و خشم‌هاي تلنبار شده، زمينه را براي شكست رابطه فراهم مي‌كنند.

در مورد بچه دار شدن با هم اختلاف نظر داريد

اختلافات زناشويي كه زنگ خطر طلاق را به صدا درمي‌آورند

حتما قبل از ازدواج در مورد بچه دار شدن با هم صحبت كرده بوديد، اما گاهي احساسات و عقايد تغيير مي‌كنند. شايد يكي از شما مي‌ترسد بچه‌دار شدن در زندگي كاري و حرفه‌اي‌اش اختلال ايجاد كند يا شايد شما از تلاش براي رفع مشكل بارداري‌تان ديگر خسته شده باشيد و بخواهيد اين روند را متوقف كنيد. به هر حال اگر شما و همسرتان در مورد بچه دار شدن با هم توافق نداشته باشيد، اين اختلاف سبب خشم و نارضايتي مي‌شود. بچه دار شدن واقعا به تعهد و توافق طرفين نياز دارد و چيزي نيست كه يكي به خاطر آن ديگري يا بدون رضايت زير بارش برود. بچه دار شدن و پرورش و بزرگ كردن او به خودي خود مسئوليت سنگين و جدي است كه مي‌طلبد پدر و مادر دوشادوش هم باشند.

سر موضوعات تكراري بار‌ها و بار‌ها بحث مي‌كنيد

بحث‌ها و اختلاف‌هايي كه مدام تكرار مي‌شوند، مثلا موضوعات مذهبي يا نكات تربيتي فرزندان، نشانه‌هاي خوبي نيستند. موضوعات تكراري اختلاف‌ها نشاندهنده‌ي تفاوت در سبك زندگي طرفين و شخصيت آنهاست. اگر اجازه دهيد اين بحث‌هاي تكراري همچنان ادامه پيدا كنند، زنگ خطر جدايي را روشن كرده‌ايد. شايد نياز به يك كمك حرفه‌اي داشته باشيد تا يك بار براي هميشه تكليف‌تان را با اين موضوعات اختلاف برانگيز تكراري روشن كرده و به يك توافق جدي برسيد.

در مورد مسائل جنسي با هم اختلاف داريد

وقتي بيشتر اوقات يكي از شما تمايل به رابطه جنسي دارد و آن ديگري نه، وقتي صميميت لازم بين‌تان برقرار نيست و يا وقتي رابطه‌تان مدت‌ها بدون فعاليت جنسي مي‌گذرد، نشاندهنده‌ي ضعيف شدن ارتباط تان و رسيدن به مرحله‌اي خطرناك در زندگي زناشويي است. مسائل جنسي چيزي نيست كه بتوانيد به راحتي از كنار آن رد شويد و نقش آن را ناديده بگيريد. بدون صميمت و ارتباط فيزيكي، احساس طرد شدن خواهيد كرد كه به دنبال آن، بي‌اعتمادي و ناامني و خشم و شورش خواهد آمد. شما ازدواج نكرديد كه با كسي هم اتاقي يا همكار شويد.

مطالعه‌اي دريافته داشتن رابطه جنسي بيشتر از يك بار در هفته لزوما ما را شادتر نمي‌كند، اما اگر رابطه جنسي، كمتر از يك بار در هفته باشد، شادي و رضايت افت مي‌كند. صميميت فيزيكي بخش جدانشدني و ضروري يك رابطه‌ي سالم است. اگر مدتهاست با همسرتان رابطه‌اي نداشته‌ايد پس زندگي مشترك‌تان به طور جدي در معرض سقوط است. وقتي آرام هستيد بايد با همسرتان حرف بزنيد و احساسات خود را شفاف و واقعي بروز بدهيد. درمورد اينكه واقعا چرا با هم رابطه جنسي نداريد حرف بزنيد و پيدا كنيد مشكل كجاست. شايد دلزده و خسته‌ايد، شايد تمركز نداريد يا احساس ناامني مي‌كنيد و يا شايد اصلا پاي يك مشكل فيزيكي در ميان باشد.

در مورد كار‌هاي خانه مدام با هم اختلاف داريد

اختلافات زناشويي كه زنگ خطر طلاق را به صدا درمي‌آورند

اگر مكررا با همسرتان بر مسائل خانه اختلاف داشته باشيد، بيشتر از آنچه فكرش را بكنيد به رابطه‌تان لطمه مي‌زنيد. مطالعه‌اي در سال ۲۰۱۵ نشان داده زوج‌هايي كه احساس برابري و تساوي حقوق بيشتري مي‌كنند ميزان رضايت‌شان از زندگي مشترك بيشتر است و رابطه جنسي بيشتري هم دارند، اما زوج‌هايي كه بر سر مسائل خانه و خانه داري با هم جروبحث مي‌كنند، رضايت‌شان از زندگي خيلي كمتر است.

اگر شما احساس انصاف و برابري و تعادل در رابطه‌تان كنيد، ديگر اهميت چنداني به جزئيات بي‌ارزش نمي‌دهيد و درموردشان جنگ و دعوا راه نمي‌اندازيد (مثلا اينكه همسر شما ظرف‌هاي نشسته را در سينك ظرفشويي رها مي‌كند واقعا چقدر اهميت دارد؟!)، اما اگر احساس كنيد بار بيشتري روي دوش شماست و مسئوليت‌هاي‌تان به مراتب سنگين‌ترند، احساس نارضايتي‌تان تبديل به خشم و رنجشي مزمن خواهد شد.

در مورد خانواده‌هاي‌تان با هم مشاجره مي‌كنيد

اگر احساس كنيد همسرتان از خانواده‌ي شما متنفر است يا برعكس، طبيعي است كه بر رابطه‌تان اثر مي‌گذارد. مطمئنا مي‌توانيد در مورد نحوه‌ي رفتارهاي‌تان با خانواده‌هاي هم با هم حرف بزنيد، اما خيلي بايد مراقب كلام‌تان باشيد. اگر خانواده‌ي همسرتان را به باد انتقاد بگيريد يا مدام عيب جويي كنيد، در واقع هم به همسرتان و هم به خانواده‌ي او بي‌احترامي كرده‌ايد و احساس بدي كه در همسرتان ايجاد مي‌كنيد، با شدت بيشتري به شما و رابطه‌تان برخواهد گشت.

ضمنا اگر تلاش كنيد طرز فكر همسرتان را در مورد خانواده‌اش تغيير دهيد، در نهايت طرز فكر او نسب به خود شما تغيير خواهد كرد. شايد يكي از شما دوست داشته باشد زمان بيشتري را با خانواده‌اش سپري كند، اما شما موافق نباشيد. اين جور چيز‌ها مسائلي هستند كه بايد از همان اول در موردشان صحبت و با هم توافق كنيد. در مورد توقعاتي كه از هم داريد حرف بزنيد و خط قرمز‌ها را مشخص كنيد. بگومگو‌هايي كه محورشان خانواده‌هاي‌تان باشند، علامت خوبي نيستند.

انتخاب‌هاي سبك زندگي‌تان با هم در تضادند

يكي از همسران دوست دارد مدام بيرون برود و ارتباطات اجتماعي گسترده‌اي داشته باشد، اما ديگري بيشتر ترجيح مي‌دهد در خانه باشد و در سكوت و آرامش بگذراند. اگر زن و شوهر از جهت ارتباطات اجتماعي و مراوده با دوستان اختلاف زيادي با هم داشته باشند، درد سرساز خواهد شد. آن كسي كه اهل در خانه ماندن است احساس مي‌كند ناديده گرفته مي‌شود و آن كسي كه مدام بيرون مي‌رود احساس گناه مي‌كند.

درست است كه تضاد‌ها همديگر را جذب مي‌كنند، اما سبك زندگي متفاوت بين همسران نيازمند اين است كه با هم به يك توافق برسند و حد وسط را بگيرند. اگر هيچيك از همسران انعطاف نشان ندهند، مشكلات هر روز بيشتر خواهند شد. شايد خيلي وقت‌ها بتوانيد خودتان را راضي كنيد كه به جاي بيرون رفتن و مثلا پرسه زدن در مراكز خريد، در خانه كنار همسرتان بمانيد و لحظات خوشي را با هم تجربه كنيد.

سر مسائل مالي با هم بگومگو مي‌كنيد

اختلافات زناشويي كه زنگ خطر طلاق را به صدا درمي‌آورند

تقريبا همه‌ي زوج‌ها سر مسائل مالي با هم بگومگو‌هايي دارند و مسئله‌ي مهمي نيز هست. اما اگر نتوانيد در مورد چگونه پول درآوردن، پس انداز كردن يا خرج كردن با هم توافق كنيد، وارد مرحله‌ي خطرناكي خواهيد شد. كسي كه درآمد بيشتري دارد نبايد كنترل خرج و مخارج را كاملا به دست بگيرد و همه‌ي تصميم‌ها بايد دو نفره گرفته شوند. شايد يكي از شما مهارت كسب درآمدش بيشتر باشد و آن ديگري در مديريت مخارج تبحر بيشتري داشته باشد، از اين تفاوت مي‌توانيد بهترين بهره را ببريد.

احساس مي‌كنيد عشق و علاقه در ميان‌تان از بين رفته است

اگر يكي از شما احساس كند ديگر علاقه و مهر گذشته ميان‌تان وجود ندارد پايه‌هاي رابطه‌تان خواهند لرزيد. شايد عادت كرده‌ايد دلخوري‌هاي‌تان را در دل‌تان نگه داريد يا احساسات واقعي‌تان را بروز ندهيد و به همين علت، نارضايتي‌هاي مكرر مانع ارتباط صميمي شما هستند. يا ممكن است همسرتان همين حالت را نسبت به شما داشته باشد و هرگز در مورد ناراحتي‌هايش با شما گفتگويي نكرده باشد. به هر حال مشكل شما هر چه كه هست به پيوند عاطفي‌تان لطمه زده و اگر زودتر راه حلي پيدا نكنيد، به مرز خطرناكي خواهيد رسيد.

گفتگوهاي‌تان تبديل به انتقاد‌هاي شخصي شده‌اند

وقتي به جاي اينكه بگوييد: «لطف مي‌كني امشب ظرف‌ها را بشويي؟» مي‌گوييد: «تو هيچوقت به من كمك نمي‌كني، حداقل امشب تو ظرف بشور»، از طرف مقابل انتقاد و عيب جويي مي‌كنيد نه اينكه درخواست‌تان را مطرح كنيد. عيب جويي از همسر يكي از سريع‌ترين راه‌هاي ايجاد شكاف عميق بين همسران است.

همسر را با لقب‌هاي بد خطاب كردن، بي‌احترامي آشكار به همسر است و همان طور كه گفتيم شخصيت كسي را مستقيما هدف گرفتن باعث مي‌شود او نيز موضع تهاجمي به خود بگيرد. پس به جاي اينكه ويژگي‌هاي شخصيتي همسرتان را تيرباران كنيد، در مورد احساسات و انتظارات خودتان حرف بزنيد.

خاطرات گذشته‌تان بيشتر احساسات بد را در شما تداعي مي‌كنند تا احساسات خوب

مطمئنا اولين بار‌هاي دو نفره‌تان خيلي خوب و خاطره انگيز بودند و خاطره‌هاي خوبي در ذهن‌تان ثبت كرده‌اند، اما اگر اين خاطرات واقعا فقط در همان حد مانده‌اند و با انديشيدن به گذشته، خاطرات بد منفي را به ياد مي‌آوريد كه در عرض كمتر از يك سال پس از شروع زندگي مشترك‌تان يكي يكي به وجود آمدند و حالا با يادآوري گذشته، بيشتر عذاب مي‌كشيد و حال‌تان بد مي‌شود تا اينكه غرق لذت شويد و نسبت به آينده انگيزه پيدا كنيد، پس احتمالا آينده‌ي دو نفره‌تان به شدت در معرض خطر است.

وقتي خاطرات مثبت و خوب در حال رنگ باختن‌اند و جاي خود را به خاطرات بد مي‌دهند يعني هر روز بيشتر و بيشتر از همسرتان فاصله مي‌گيريد و بيشتر تمركزتان روي جنبه‌هاي منفي همسرتان است. اما واقعيت اين است كه همه‌ي ما جنبه‌هاي منفي داريم.

اگر خودمان انتخاب كنيم كه اين جنبه‌ها را پررنگ كنيم و مثبت‌ها را نديده بگيريم، چه كسي مي‌تواند جلوي ما را بگيرد؟ شايد دو نفره‌هاي‌تان به خاطر مشغله‌هاي زندگي كم شده و نياز داريد بيشتر براي با هم بودن‌تان برنامه ريزي كنيد و مشكل‌تان با همين راه حل رفع شدني باشد. سعي كنيد به خاطر بياوريد چرا به هم علاقه‌مند شديد، چرا همديگر را براي زندگي مشترك انتخاب كرديد و همديگر را بابت همين چيزي كه هستيد دوست داشته باشيد و دست از سرزنش هم و به رخ كشيدن ضعف‌هاي هم برداريد.

ديگر با هم بحث نمي‌كنيد

اختلافات زناشويي كه زنگ خطر طلاق را به صدا درمي‌آورند

وقتي بحث‌ها و گفتگو‌ها متوقف مي‌شوند، نشاندهنده‌ي شروع مرحله‌ي جدايي است. يعني شما و همسرتان ديگر هيجاني نسبت به درست كردن رابطه‌تان نشان نمي‌دهيد و به نوعي بي‌تفاوتي رسيده‌ايد.

وقتي ديگر علاقه‌اي به شنيدن نظرات همسرتان يا ابراز عقيده‌ي خودتان نداريد يعني شور و احساس را در خودتان سركوب و پنهان كرده‌ايد و نااميد هستيد. شما بايد براي چيزي كه به آن باور داريد بجنگيد و شور و احساس‌تان را براي تقويت رابطه‌تان حفظ كنيد. وقتي در مورد چيزي كه ناراحت‌تان مي‌كند بحث نمي‌كنيد، اختلافي را در درون خود ايجاد مي‌كنيد كه باعث گفتگو‌هاي دروني منفي و نشخوار فكري مي‌شود. اجتناب از مطرح كردن مشكل، اصلا علامت خوبي نيست.

هنوز نمي‌دانيد چطور بحث كنيد

بيشتر بگومگو‌ها بر سر مسائل بي‌اهميت‌اند، اما به هر حال يك سري از اختلاف‌هاي زن و شوهري جدي و غيرقابل چشم پوشي بوده و بايد در موردشان بحث كنيد. وقتي چنين اختلافي بروز مي‌كند بايد تنها زماني با همسرتان بنشينيد و بحث كنيد كه سطح هيجاني هر دوي شما پايين است و هر دوي شما مي‌توانيد به آرامي حرف بزنيد.

درست است كه در اين زمان با هم يك اختلاف نظر جدي داريد، اما براي اينكه به نتيجه برسيد و به رابطه‌تان آسيب نزنيد بايد بتوانيد منصفانه بحث كنيد و مدام به خودتان يادآوري كنيد كه طرف مقابل شما همسرتان و عشق زندگي‌تان است، نه يك همكار يا همسايه! مديريت بحث و مشاجره هنري است كه بايد به آن مجهز باشيد.

مشكل بي‌اعتمادي بين شما حضور جدي دارد

وقتي پاي خيانت و بي‌وفايي به ميان مي‌آيد، اطميناني كه از بين رفته به سختي قابل برگشتن است. اگر مورد بي‌مهري و بي‌وفايي همسرتان واقع شده باشيد حتما او هر كاري بتواند مي‌كند تا شما را نگه دارد، اما از كجا بايد مطمئن باشيد كه او خطايش را تكرار نمي‌كند؟ ديگر به سختي مي‌توانيد رابطه‌اي را كه قبلا داشتيد ادامه دهيد و شرايط را به حالت نرمال برگردانيد. اعتماد چيزي است كه به اين راحتي‌ها دوباره به دست نمي‌آيد و به همين علت در خيلي از موارد، بي‌اعتمادي راه را براي جدايي هموار مي‌كند.

منبع: برترين ها

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.