چگونه مي توان با هيپنوتيزم فردي را تسخير كرد؟

۷ بازديد

هيپنوتيزم يا همان خواب عميق استفاده زيادي در عمل هاي جراحي و برطرف كردن درد دارد كه بستگي به شرايط خاصي داشته و مي تواند خود به عنوان درماني براي برخي بيماريها باشد.

«ساعت گرد به دنبال زنجير براق و زيبايش چپ و راست مي رود و چشم هاي دخترك آنقدر دنبال ساعت مي دود كه دست آخر سنگين مي شود و پلك هايش روي هم مي افتند...»اين صحنه تكراري را تا حالا هزار بار در فيلم ها و سريال ها ديده ايد؛ ديده ايد وقتي فرد هيپنوتيزم مي شود، ديگر اختيار دست خودش نيست و گوش به فرمان فردي است كه هيپنوتيزمش كرده... انگار يك آدم مسخ شده كه گوش به فرمان هيپنوتيزورش است و اگر او حتي بگويد «خودت را به چاه بينداز»، لحظه اي شك نمي كند و همان كار را انجام مي دهد!
اما آيا واقعا هيپنوتيزم يك خواب مصنوعي است كه مي تواند عقل و منطق فرد را زائل كند؟! آيا مي توان با هيپنوتيزم فرد را تسخير كرد و كنترل رفتارش را دست گرفت؟ اصلا هيپنوتيزم به چه دردي مي خورد؛ فقط براي يادآوري خاطرات دور و دراز است يا...؟

 

يك اسم بي مسما كه دردسرساز شد!
كلمه «هيپنوز» را از اسم الهه خواب يونان به نام «هيپنوز» گرفته اند كه چشمانش بسته است و انگار خوابيده و از آنجا كه فردي كه هيپنوتيزم شده، چشم هايش بسته مي شود اين اسم را براي هيپنوز انتخاب كرده اند اما اين اسم بسيار بي مسماست و باعث مشكلات زيادي هم شده!
چون هيپنوز اصلا خواب نيست و كساني كه هيپنوتيزم مي شوند، عموما بعد از بيرون آمدن از اين حالت ادعا مي كنند «ما كه خواب نبوديم!» و اين ادعا كاملا هم درست است، تنها شباهتي كه هيپنوز و خواب به هم دارند، اين است كه فرد چشمانش بسته و صورتش آرام است اما فرد هيپنوتيزم شده كاملا بيدار و هوشيار است و حتي امواج مغزي اش هم به فردي كه خواب است شباهت ندارد.
در واقع هيپنوز حالتي از ذهن است كه در آن فرد براي مدتي ذهن نقاد خود را آرام مي گذارد و اجازه مي دهد جملات فرد هيپنوتيزور (فرد انجام دهنده هيپنوتيزم) به نوعي خودآگاهش را دور زده و به ناخودآگاهش نفوذ كند.
اولين مرحله اين است كه فرد هيپنوتيزور بتواند اعتماد فرد هيپنوتيزم شونده را جلب كند و ترس ها و باورهاي غلط هيپنوتيزم او را از بين ببرد، چون در غير اين صورت شانس هيپنوتيزم شدن بسيار كم مي شود. مثلا اگر هيپنوتيزور بدون هيچ توضيحي، بعد از بسته شدن چشم هاي فرد به او بگويد:«تو خوابي و الان خوابت عميق تر مي شود!»
ممكن است ذهن نقاد فرد سريع فعال شود چون او مي داند كه خواب نيست! يا اگر تصور فردي از هيپنوتيزم اين باشد كه در اين حالت نمي تواند تكان بخورد اما متوجه شود كه مي تواند پايش را تكان دهد، قاعدتا ذهن نقادش تحريك مي شود و با خود تصور مي كند كه چون مي تواند پايش را تكان دهد، پس هيپنوتيزم نشده و حرف هاي هيپنوتيزور به دردش نمي خورد! پس پيش از هر اقدامي فرد بايد در مورد هيپنوتيزم توسط هيپنوتيزور كاملا توجيه شده باشد.

 

عمق هيپنوتيزم چقدر است؟!
هر قدر فرد اعتماد بيشتري به هيپنوتيزور داشته باشد، تلقين پذيري اش افزايش مي يابد و اين حالت مي تواند بيانگر «عمق هيپنوز» باشد. براي عميق شدن هيپنوز و تاثيرگذاري بيشتر تلقين ها بهتر است هيپنوتيزور كارش را با تلقين هاي ساده شروع كند تا فرد اعتمادش بيشتر و بيشتر شود و هيپنوز عميق تر شود؛ در اين مرحله كار مي تواند تا جايي پيشرفت داشته باشد كه فرد با چشمان باز، چيزي را كه وجود ندارد ببيند يا برعكس، چيزي را كه وجود دارد نبيند!
فردي كه هيپنوز عميق را تجربه مي كند، درست مثل كسي كه غرق كتاب خواندن يا تماشاي فيلم شده، تمام حواسش معطوف به هيپنوتيزور و تلقيناتش خواهد بود اما به محض اينكه احساس كند در خطر است، مثل وقتي كه صداي آژير آمبولانس و ... به گوش مي رسد، به راحتي از هيپنوز خارج مي شود و خودش را نجات مي دهد.

 

سوءاستفاده از هيپنوز؟!
هيپنوتيزم بايد يك بازي برد - برد باشد تا ادامه پيدا كند؛ يعني علاوه بر خواست و توانايي هيپنوتيزور ، فرد هيپنوتيزم شونده هم بايد معتقد باشد كه اين كار به سلامتش كمك مي كند و برايش سودمند است؛ در غير اينصورت هيپنوتيزم هيچ كاري از پيش نخواهد برد؛ بنابراين بسيار بسيار بعيد است كه بتوان فردي را به زور هيپنوتيزم كرد يا به هر شيوه اي از هيپنوز سوءاستفاده كرد چون فرد كاملا متوجه اوضاع است و مي تواند در كسري از ثانيه كنترل اوضاع را به دست بگيرد.
هيپنوز به هيچ وجه زمينه را براي سوءاستفاده بيشتر و بهتر فراهم نمي كند و تبليغاتي كه در فيلم ها ديده ايم، پايه اين افكار نادرست هستند. حتي برخي از استادان خارجي هيپنوز معتقدند در حالت هيپنوز، احتمال سوءاستفاده از فرد كاهش مي يابد چون فرد در اين حالت هوشياري بيشتري دارد. لحن و آهنگ سخن را بهتر درك مي كند و در يك كلام احتمال گول خوردنش كمتر مي شود!

 

حالا كم كم چشمات سنگين ميشه!
نكته جالب توجه اينكه جمله هاي هيپنوتيزور بايد در راستاي باورهاي بنيادين فرد باشد تا او بتواند اين جمله ها را باور كند و بپذيرد اما اگر اين جمله ها مغاير باورهاي بنيادينش باشد يا به گونه اي باشد كه منطقش فعال، هوشيار و حساس شود، فرد سريعا از حالت هيپنوز خارج و تلقين بر او بي اثر مي شود.
بنابراين در حالت هيپنوز ، حتي در عميق ترين حالت هايش كه فرد مي تواند بي حسي را تجربه كند يا دچار توهم شود، فرد كاملا مي داند كه چه اتفاقي در حال وقوع است و كنترل اوضاع را به دست دارد و اگر مسئله اي پيش بيايد كه مخل سلامتش باشد يا با اعتقادها و باورهايش متناقض باشد به راحتي از حالت هيپنوز خارج مي شود و در اين مورد (خارج شدن از هيپنوز) جاي هيچ نگراني نيست.
البته تنها محدوديت استفاده از هيپنوتيزم براي 2 گروه از افراد مطرح است؛ يكي افرادي كه بهره هوشي پايين (زير 70) دارند زيرا تمركز كافي براي دنبال كردن صحبت هاي هيپنوتيزور را ندارند و دوم كساني كه از بيماري هاي شديد رواني (مثل مانيا، سايكوز يا جنون) رنج مي برند چرا كه ممكن است استفاده نادرست از هيپنوز بيماري اين افراد را تشديد كند.

به چه دردي مي خورد؟
هيپنوتيزم كاربردهايي در كارهاي درماني دارد و بيشترين استفاده اش در محدوده روانپزشكي و روان درماني است. هيپنوتيزم مي تواند به عنوان ضد درد در انجام اعمال جراحي (زماني كه فرد در استفاده از مسكن محدوديت دارد)، زايمان بدون درد، كاهش درد بيماران مبتلا به سرطان كه به مسكن ها پاسخ نمي دهند و ... كمك كننده باشد.
از آنجا كه سيستم عصبي بدن در تمام قسمت هاي بدن از جمله قلب، گوارش و ... دخالت دارد، اعصاب فرد مي تواند روي درمان يا تشديد بيماري ها تاثير بگذارد؛ پس اگر فرد آرامش بيشتري داشته باشد، احتمال درمان بيشتر يا روند درمان تسريع مي شود. به اين ترتيب مي توان گفت هيپنوز مي تواند بر درمان يا تسريع درمان موثر باشد.
به علاوه هيپنوز در كاهش يا رفت تمام بيماري هايي كه با استرس و فشار تشديد مي شوند، كاربرد دارد؛ مثل سردرد يا اسپاسم هايي كه با استرس آغاز مي شود.
از ديگر كاربردهاي هيپنوز استفاده از آن براي درمان كمكي در ترك سيگار، ناخن جويدن، بازي با مو و كندن آن، كنترل پرخوري هاي عصبي و لاغري است كه البته در بسياري از موارد، شواهد علمي كافي وجود ندارد.

 منبع : نمناك

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.