افراد مبتلا به اختلال شخصيت وسواسي جبري، كمالگرا بوده و به گونهاي زياده از حد و انعطافناپذير، نگران كنترل كردن تمامي جزئيات مربوط به مسائل هستند و همچنين معتقدند بايد تمامي جزئيات، دقيقاً بر سر جاي خود باشند. تفويض اختيار به ديگران از سوي آنان ناممكن است؛
زيرا اين افراد هيچگاه به ديگران اعتماد ندارند و آنها را از دقّت كافي برخوردار نميدانند. زندگي آنان توسّط مقرّرات، برنامهها و روالهاي انعطافناپذير كنترل ميشود. توجّه بيش از حدّ آنها به كار، مانع از خودانگيختگي، آرميدگي و برقراري روابط عميق ميشود. آنان در زمينهٔ مسائل مالي، هيجانها و عواطف، افرادي تنگنظر بوده و همواره اظهار ميدارند كه هميشه بايد «حرف، حرف ما باشد».
براي اين بيماران كنترل رفتار و محيط خود بسيار مهم است و بنابراين هر چيزي كه برنامهريزي معمول آنها را تهديد يا به خطر اندازد اضطراب شديد را در آنان بوجود ميآورد، در نتيجه براي رفع اين اضطراب آداب، رفتارها و برنامههاي وسواسي بيشتر به زندگي خود و ديگران وابسته به او (مثل همسر و فرزندان) تحميل ميكنند.
شوخي براي اين بيماران معني ندارد و غالبا رفتار و خلقشان بسيار جدي و رسمي است، بدين ترتيب وقتي وارد زندگي خانوادگي آنها ميشويد احساس ميكند در يك پادگان نظامي هستيد كه كوچكترين خطا شديدترين برخورد را در پي دارد.
ويژگيهاي فرد مبتلا به اختلال شخصيت وسواسي-جبري
فرد تقريباً در همه جنبههاي زندگي به فكر كنترل شخصي و كنترل ميان فردي است و در اين ميان صرفه جويي در وقت و انرژي قرباني ميشود. اين وضعيت قبل از اوايل بزرگسالي شروع شدهاست و در شرايط مختلف حضور دارد و چهار مورد (يا بيشتر) از موارد زير آن را نشان ميدهند:
- فرد دائماً به فكر جزئيات، قواعد، فهرستها، نظم، سازمان، يا جدولهاي زماني است، تا جايي كه هدف اصلي فعاليت مورد نظر فراموش ميشود.
- كمالگرايي باعث ميشود در به پايان رسيدن پروژهها اختلال ايجاد شود (چون استانداردهايش رعايت نشدهاند، نميتواند پروژه را كامل كند).
- به شدت خود را وقف كار ميكند و شديداً در تلاش است تا عملكرد خوبي در شغلش داشته باشد؛ تا جايي كه فعاليتهاي تفريحي و دوستيهاي خود را كنار ميگذارد (در صورت مضيقه مالي اين معيار در نظر گرفته نميشود).
- بيش از حد وجدان كاري دارد، مته به خشخاش ميگذارد و دربارهٔ رعايت اخلاق، اصول، يا ارزشها انعطافپذيري ندارد. (آداب و رسوم مذهبي و فرهنگي جزو اين معيار محسوب نميشوند).
- نميتواند اشياي كهنه يا بيارزش را دور بيندازد؛ حتي اگر هيچ ارزش معنوي برايش نداشته باشد.
- دوست ندارد قسمتي از كارش را به ديگران بسپارد يا با ديگران همكاري كند؛ مگر اين كه كارها را دقيقاً همانطور كه او ميخواهد، انجام دهند.
- در خرج كردن پول، هم براي خود و هم براي ديگران، خسيس است و اعتقاد دارد كه پول را براي روز مبادا جمع كرد.
- در افكار و عقايدش سرسخت است و اصلاً حاضر نيست كوتاه بيايد.
آيا اختلال شخصيت وسواسي-جبري قابل درمان است؟
مشكلات احتمالي اختلال شخصيت وسواسي-جبري
- اضطراب
- افسردگي
- دشواري پيشرفت در موقعيت حرفهاي
- دشواري در روابط
تشخيص و درمان اختلال شخصيت وسواسي-جبري
افراد مبتلا به گرايشهاي وسواسي-جبري بيشتر از افراد مبتلا به ساير اختلالات شخصيتي به دنبال درمان هستند. بيماران مبتلا به اختلال شخصيت وسواسي جبري، در مصاحبه، رفتاري شق و رق، رسمي و خشك دارند. نميشود گفت كه حالت عاطفيشان كند يا تخت است؛
بلكه شايد محدود توصيف خوبي از آن باشد. اينها در صحبت كردن پيشدستي نميكنند و خلقشان معمولاً جدي است. ممكن است از اينكه خودشان بر جريان مصاحبه مسلط نيستند، مضطرب گردند. پاسخهاي بسيار پر طول و تفصيلي به سوالات ميدهند.
مكانيسمهاي دفاعي مورد استفاده آنها عبارت است از دليل تراشي، جداسازي، ذهني سازي، وارونه سازي و ابطال.
شيوه درمان اختلال شخصيت وسواسي-جبري روان درماني همراه با رفتار درماني و تجويز دارو ميباشد.
داروي استاندارد كلوميپرامين است (داروي اختصاصي سروتونين يا يك داروي مهار كننده اختصاصي بازجذب سروتونين مثل فلوكزاتين.) داروهاي ضد اضطراب و ضد افسردگي هم در رفع علائم مفيد واقع ميشود.
روشهاي مختلف رفتار درماني شامل:
- حساسيت زدايي تدريجي
- غرقه سازي
- شرطي سازي آزارنده (انزجار درماني)
- غرقه سازي تجسمي
- بازداشتن فكر
تفاوت اختلال وسواسي-جبري با اختلال شخصيت وسواسي-جبري
اگر چه اختلال شخصيت وسواسي –جبري و اختلال وسواسي –جبري داراي نام مشابهي هستند ولي علايم باليني اين دو اختلال كاملا از هم متفاوت مي باشند.
مشخصه اختلال وسواسي –جبري افكار، تصاوير يا تمايلات مزاحم يا رفتارهاي تكراري در واكنش به اين افكار و تصاوير و تمايلات مي باشد در حالي كه ويژگي اصلي شخصيت وسواسي –جبري، رفتاري همراه با ناسازگاري، كمال طلبي شديد، كنترل سخت و انعطاف ناپذير بودن است.
منبع: بيتوته
چه زماني بايد به روانپزشك يا روانشناس مراجعه كنيم؟
مديتيشن چيست؟
اهميت مشاوره قبل از ازدواج
نوجوان سالم كيست؟
تفاوت روانشاس و روانپزشك
چطور همسر خوبي باشيم